جدول جو
جدول جو

معنی گرانبار کردن - جستجوی لغت در جدول جو

گرانبار کردن
سنگین کردن بار کسی یا چیزی. گرانبار گرداندن (گردانیدن)، سنگین بار گردانیدن، ثقیل نمودن: گوش هوش او را بان دررآبدار و حسن خلق و معاش با خلق الله گرانبار گردانید
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از انبار کردن
تصویر انبار کردن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
गुप्त रूप से रखना
دیکشنری فارسی به هندی
সঞ্চয় করা
دیکشنری فارسی به بنگالی